تعریف جرم و رویکردهای آن

در راستای آشنایی با تعاریف پایه ای جرم در این مقاله به مفهوم و تعارف جرم و رویکردهای آن می پردازیم:

تعریف جرم:

‎جرم  پدیده‌ی اجتماعی و جهانی است و تحت عناوینی چون: سرپیچی، سرکشی، رفتار انحرافی و ناپسند با خلقت بشر آغاز شده است.غالباً جرم را به بیماری اجتماعی تشبیه کرده‌اند؛ ولی نزدیک کردن این دو مفهوم دقیقاً درست نیست زیرا بیماری، در عالم واقع، با نشانه ها و علائم و نمودارهایی مشخص می‌شود که جنبه‌ی محسوس و ملموس دارد و ممکن است به خودی خود مورد بررسی قرار گیرد؛ اما هیچ عملی نیست که به خودی خود جرم  باشد.

آسیب‌ها و زیان‌های عملی هر قدر مهم باشد، مرتکب آن هنگامی مجرم تلقی می‌شود که افکار عمومی و اعتقاد گروهی  وی را  مجرم  بشناسند. به عبارت دیگر، آنچه که عملی را به جرم تبدیل می‌کند، جنبه‌ی عینی و بیرونی عمل نیست؛ بلکه تعیین‌کننده جم قضاوتی است که جامعه در مورد آن عملی دارد.

“دورکیم” جامعه شناس فرانسوی می گوید: هر عملی که در خور مجازات باشد، جرم است؛ به بیان دیگر هر فعل یا ترک فعلی که نظم، صلح و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازات تعیین کرده باشد جرم محسوب می شود.

تعریف عملی و حقوقی جرم و مجرم چنین است: جرم عملی است که بر خلاف یکی از موارد قانون مجازات عمومی هر کشور باشد و مجرم کسی است که در زمان معینی عمل او بر خلاف مقررات قانونی رسمی کشور باشد.

هفت رویکرد در تعریف جرم:

  • رویکرد قانونی و حقوقی: جرم یک عمل عمدی و ارادی بر علیه قانون است که غیرقابل حمایت و بخشودن بوده، مجرم باید دستگیر شود و به وسیله دولت مجازات گردد.
  • رویکرد قانونی- اجتماعی: سست بودن معیارهای قانونی باعث به وجود آمدن رفتارهای گذشته ضد اجتماعی می گردد، تاکید بر تعریف قانونی جرم توسط دو ملاک مشخص می‌شود. یکی تعریف رفتار هایی که از قوانین اجتماعی تختی و تجاوز می‌کنند و دیگری مقررات قانونی برای مجازات یک عمل.
  • رویکرد فرهنگی: هر گروه دارای معیارهایی از رفتار است که “هنجار” نامیده می‌شود. این هنجارها ضرورتاً به صورت قانونی تدوین نشده اند، بلکه هر کس از نقطه نظر گروهی که عضو آن است، عملی را به هنجار و ناهنجار جرم می‌داند و این ناهنجار‌ها بستگی به ارزش‌های فرهنگی هر جامعه دارد.
  • رویکرد آماری: این رویکرد به فراوانی وقوع هر رفتار در جامعه خاص توجه دارد؛ یعنی در نتیجه پیوستاری از رفتارها با فراوانی بالا به عنوان رفتارهای طبیعی و رفتارهایی با فراوانی کم، انحراف شمار می‌روند.
  • رویکرد برچسب زدن: مجرم کسی است که برچسب خورده و جرم رفتاری است که دیگران بر آن برچسب داده اند، این رویکرد معتقد است که رفتارها به خودی خود به عنوان جرم یا کج روی محسوب نمی‌شوند، بلکه این افراد و گروه‌های فرهنگی هستند که به این رفتارها به عنوان جرم برچسب می‌زنند.
  • رویکرد حقوق بشر: این رویکرد معتقد است که همه افراد باید در جامعه تامین باشند و در مواردی چون حق تغذیه، مسکن، پوشاک، پزشکی، آموزشی، شغل، ایمنی و امنیت در برابر غارت‌گران تضمین شوند همه این موارد درست و بر حق است و قانون جزا باید آنها را تضمین و اجرا کند. پس انکار یا انحراف از این حقوق، جرم نامیده می‌شود.
  • رویکرد بی نظمی آرمانی: بنابراین رویکرد باید تفاوت انسان‌ها توجه کرد زیرا انحراف از یک هنجار ممکن است کوشش افراد برای اصلاح جامعه و یا اعتراض به بی عدالتی ها باشد. اگرچه واکنش جامعه، مبارزه با این افراد به عنوان مجرم است و مجازات چون دستگیری تعقیب و زندانی کردن آنها را در پی دارد. به طور خلاصه این رویکرد، جرم تعارض بین ظالم و مظلوم است.

نسبی بودن پدیده جرم:

جرم پدیده‌ای نسبی و کاملاً اجتماعی است. جرم در حالت انزوا و انفرادی معنی و مفهومی ندارد و در زمان و مکان متغیر است. آن‌چه را که در یک زمان در برخی ملت‌ها جرم محسوب می شده یا می شود؛ احتمالاً در زمان و مکان دیگر را نمی‌شناسند.