طمع و اعتماد نابه‌جا، نقطه‌ي شروع کلاهبرداري

مجرم ماهر نیرو

رسانه‌هاي خبري همواره اخبار مربوط به کلاهبرداري‌هاي ريز و درشتي را منعكس مي‌كنند كه مهم‌ترين دستاورد اين اخبار، مي‌تواند عبرت‌آموزي مردم ‌باشد؛ اما متأسفانه اين گونه نيست و بيشتر افراد جامعه تصور مي‌كنند كه اين حوادث فقط براي ديگران اتفاق مي‌افتد و خودشان از اين قاعده مستثني هستند؛ به همين دليل معمولاً به چشم سرگرمي به اين اخبار نگاه مي‌كنند. بسياري از اين كلاهبرداري‌ها مربوط به شركت‌ها و مؤسساتي است که تا ديروز به مشتريان خود وعده‌‌هاي دهان‌پُركن مي‌دادند؛ اما امروز فقط ساختمان‌هاي اجاره‌اي و پلمپ شده‌اي هستند كه مالباختگان در لحظه‌ي مواجه شدن با آن احساس مي‌كنند، در حال خراب شدن بر روي سرشان است. وعده‌هايي همچون تحصيل در کانادا، آمريکا و اروپا، سرمايه‌گذاري مطمئن در کشورهاي حاشيه‌ي خليج فارس، فروش فوري زمين‌هاي مسکوني و … كه هر فرد آرزومندي ممكن است براي رسيدن به آن‌ها جانب احتياط را رها نموده و البته فريب بخورد.

در هر جامعه‌اي عوامل متعددي وجود دارد که زمينه‌ي ظهور و بروز فعاليت‌هاي مجرمانه را فراهم مي‌کند؛ جرم كلاهبرداري نيز از اين قاعده مستثني نمي‌باشد. از ميان عوامل متعدد بروز جرم كلاهبرداري، سه دليل عمده را مي‌توان مطرح نمود:

  1. ضعف آگاهي قربانيان و ايجاد فرصت ارتكاب جرم:

هرگاه افراد يك جامعه در انجام فعاليت‌هاي اقتصادي خود از دقت‌نظر كافي برخوردار نبوده و اطلاعات آنان راجع به مسائل مختلف مالي و تجاري محدود باشد، ناخودآگاه فرصت ارتكاب جرايم مالي از جمله كلاهبرداري را در اختيار مجرمان قرار مي‌دهند.

  1. توجيه نمودن كلاهبرداري توسط مجرمان:

افرادي كه مرتكب جرم كلاهبرداري مي‌شوند، عمل مجرمانه‌ي خود را با بهانه‌هاي مختلف توجيه نموده و سعي مي‌كنند با دلايل به ظاهر منطقي، وجدان خود را راضي نمايند. بهانه‌ها مي‌تواند بسيار ساده باشد. مثلاً «در اين مملکت کي هست که رشوه نگيرد؟» يا اين كه «شرکت حق بيشتر کارکنان را بالا کشيده؛ لذا من سهم خودم را پس مي‌گيرم»….

  1. فشارهاي مالي در خانواده:

امروزه در بسياري از خانواده‌ها فشارهاي روانيِ ناشي از تجمل‌گرايي و چشم و هم‌چشمي، بيش از هر زمان ديگري به چشم مي‌خورد؛ اگر فردي كه مسئول تأمين معاش خانواده است، نتواند درآمد مورد انتظار اعضاء خانواده را از راه‌هاي مشروع و قانوني كسب نمايد و از طرف ديگر فاقد گرايش‌هاي معنوي و اخلاقي بوده و بخواهد ره صد ساله را يك شبه طي نمايد، ممكن است به روش‌هاي غيرمشروع و غير قانوني متوسل شود. فشارهاي رواني هنگامي شدت مي‌يابد كه سرپرست خانواده به طور مرتب با دوستان و بستگان مقايسه شده و مورد نكوهش قرار ‌گيرد.

تعاريف کلاهبرداري:

قبل از تعريف کلاهبرداري به تعريفي از جرايم اقتصادي مي‌پردازيم.

جرايم اقتصادي، جرايمي است که با انگيزه‌ي مادي و با ماهيت فعاليت‌هاي اقتصادي يعني فعاليت‌هاي مالي و پولي، داد و ستد داخلي و خارجي و استفاده از منابع، بدون اخذ مجوز صورت مي‌گيرد. از مهم‌ترين مصاديق جرايم مالي و اقتصادي مي‌توان به کلاهبرداري و تقلب اشاره کرد.

ماده اول قانون تشديد مجازات مرتکبين ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداري:

«هرکس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود شرکت‌ها يا تجارتخانه‌ها يا کارخانه‌ها يا مؤسسات موهوم يا به داشتن اموال و اختيارات واهي فريب دهد يا به امور غير واقع اميدوار نمايد يا از حوادث و پيش آمدهاي غير واقع بترساند يا اسم يا عنوان مجعول اختيار و با يکي از وسايل مذکور يا وسايل تقلبي ديگر وجوه يا اموال يا اسناد يا حوالجات يا قبوض يا مفاصا حساب و امثال آن‌ها را تحصيل کرده و از اين راه مال ديگري را ببرد، کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد مال به صاحبش، به حبس از يک تا هفت سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي که اخذ کرده است، محکوم مي شود».

تعريف متداول کلاهبرداري در عرف بين الملل عبارت است از:

کتمان يا منحرف نمودن يک حقيقت، به منظور تشويق ديگري براي تکيه بر آن و به نيت اين‌که شخص از چيزي با ارزش يا حقي قانوني که به او تعلق دارد، فاصله گرفته يا به غير تسليم کند.

ويژگي‌هاي افراد کلاهبردار:

* ظاهر آراسته، حراف، ولخرج و خوش برخورد

شيك‌پوشي، استفاده از واژه‌هاي مورد استفاده در ادبيات رسمي يا به عبارتي لفظ قلم صحبت كردن، چاپلوسي و احترام افراطي به ديگران، جزء ويژگي‌هاي رفتاري افراد كلاهبردار براي تطميع قربانيانشان مي‌باشد. به طور معمول كلاهبرداران از احترام و مقبوليت اجتماعي زيادي برخوردارند.

* آگاهي از طمع‌ورزي قربانيان

شايد بتوان تطميع قربانيان را متداول‌ترين روش كلاهبرداران براي رسيدن به مقصودشان دانست. در بسياري از موارد اگر بتوانيم ضمن هوشياري، نفس خود را نيز کنترل نماييم و هرگز به زير پا گذاشتن اصول اخلاقي و شرعي راضي نشويم، هيچ کلاهبرداري به مقصود خود نخواهد رسيد.

اركان جرم كلاهبرداري:

* توسل به وسايل متقلبانه

جرم كلاهبرداري هرگز بدون توسل به فريبكاري محقق نمي‌شود. معمولاً در جرايمي که مالي از شخص ضايع مي‌شود، اين مال بدون رضايت يا آگاهي صاحب مال و گاهي با توسل به اعمال خشونت‌آميز از صاحبش گرفته مي‌شود؛ در حالي که کلاهبرداري از اين حيث مستثني است؛ يعني صاحب مال آن چنان متحير مي‌شود که مالش را با رضايت تمام به کلاهبردار مي‌سپرد و احتمالا از او به خاطر الطافش تشکر هم مي‌کند!

* عمدي بودن

کلاهبرداري و ساير جرايم مالي و اقتصادي نتيجه‌ي وقوع يک اشتباه و يا غفلت نيستند، بلکه نتيجه­ي يک فرآيند آگاهانه و عمدي براي کسب منفعت و موقعيت به شکل خلاف قانون‌اند. با قبول اين فرض، اقدامات خلاف قانون با برنامه‌ي از پيش تعيين شده و رعايت کليه‌ي جوانب به اجرا گذارده مي‌شوند.

* زيان‌آور بودن

جرايم اقتصادي به منظور کسب منافع غيرقانوني صورت مي‌گيرند؛ بنابراين در جرايم عليه اموال، حتما يک زيان‌ديده وجود دارد. اين زيان‌ها ممکن است فراموش شوند و يا شرکت بيمه خسارات مربوط به آن را پرداخت کند، اما به هر حال در اين فرايند، منابع ملي به هدر خواهد رفت.

* تحصيل مال ديگري

رکن ديگر جرم کلاهبرداري اين است که شخص کلاهبردار با اقدامات خود موفق به اخذ و بردن مال غير شود. بنابراين اگر کسي تمام اقدامات مربوط به کلاهبرداري را انجام دهد، اما مال را اخذ نکرده باشد، جرم کلاهبرداري تحقق پيدا نکرده است؛ با توجه به اين موضوع اگر کسي اقدام به ربودن اعتبار موجود در سيم‌کارت ديگري کند، اگر چه مبلغ اعتبار کم باشد، مثلاً هزار تومان يا حتي کمتر، در اين صورت جرم کلاهبرداري واقع شده است.

* سوء نيت

يکي ديگر از ارکان جرم کلاهبرداري اين است که در آن سوء نيت وجود داشته باشد. به عنوان مثال شخص کلاهبردار بايد به نيت ربودن اعتبار سيم‌كارت ديگران اقدام به ارسال پيامک يا برقراري تماس کرده باشد و اگر به طور اتفاقي اين عمل را انجام داده و از قضا از اعتبار سيم کارت ديگري به سيم کارت او منتقل شد، اين عمل او به دليل نداشتن سوء نيت جرم محسوب نمي‌شود.

* نقض اعتماد

فعاليت‌هاي تجاري عمدتاً بر اساس اعتماد پايه­گذاري مي‌شوند.­روابط بين افراد نيز بر اساس مسئوليت‌پذيري و حس احترام متقابل برقرار مي‌گردد. چنان‌چه يک طرف تصميم بگيرد که اين اعتماد را نقض کند، در حقيقت رابطه‌ي طرفين گسسته شده و همکاري متوقف مي‌گردد.